حامیانی از جنس قلم

از روزهای اول شروع‌به‌کار روشنای امید، یکی از مهم‌ترین حامیان این بنیاد خبرنگاران و روزنامه‌نگارانی بودند که داوطلبانه صدای فرزندان ما در جامعه شدند و تمام تلاش‌شان را در این سال‌ها کرده‌اند تا بلکه بخشی از بار سنگین زندگی را از روی دوش آنها بردارند. برای ما در روشنا، خبرنگاران حامیان و سفیران فرهنگی و فرهنگ‌سازی هستند که پشت‌مان به بودن‌شان گرم است و روز خبرنگار را به آنها تبریک می‌گوییم، با این امید که با قدرت و انگیزه‌ همیشگی‌شان همچنان برای رسیدن به جامعه‌ای بهتر گام بردارند.

️روز خبرنگار در «خانه روشنا»
قرار شد با هم روزنامه‌ای به نام خانه روشنا منتشر کنیم تا با حرفه‌ای به‌اسم روزنامه‌نگاری بیشتر آشنا شویم. دور هم حلقه زدیم و از سوژه‌هایی که به ذهن‌مان می‌رسید، گفتیم. یکی از دخترها از قطعی آب در هفته‌های گذشته گفت و دختر دیگر از اردوی هیجان‌انگیز تابستانی که رفتند، تعریف کرد. اما از بین همه‌ آنها، چند سوژه طرفدار بیشتری داشت. مثل ماجرای خرس عروسکی گنده‌ای که در طبقه دوم از دیوار آویزان شده. داستان تخیلی که کم‌کم در ذهن بچه‌ها جان گرفت. تصور اینکه شاید این خرس شب‌ها در تاریکی بیدار می‌شود و از یخچال لیوان آبی برمی‌دارد و می‌خورد؛ کم‌کم همه از این داستان حرف می‌زدند و به موضوع مهم گزارش روزنامه تبدیل شد.

بیشتر بخوانید:
بازدید از روزنامه اطلاعات؛ به‌مناسبت روز خبرنگار
نشست صمیمانه روشنای امید ایرانیان با اهالی قلم

برای روز خبرنگار، از چند خبرنگار و روزنامه‌نگار از رسانه‌های مختلف دعوت کردیم تا مهمان ما در خانه روشنا باشند و اثر خلق‌شده توسط دخترها را ببینند و درباره‌اش با هم حرف بزنند. دخترها از هیجان این شکل نوشتن خود گفتند و خبرنگارها هم از تجربه‌ سختی‌های این سال‌های خود برای دخترها روایت کردند. اما وقتی نوبت به رونمایی از روزنامه شد، چشمان متحیر و پر از تحسین آنها شوق دوباره‌ای در دل دختر ایجاد کرد که منتظرند تا خیلی زود شماره بعدی روزنامه‌ را منتشر کنیم.

این مطلب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید!