مشکلات و چالشهای پیش روی فرزندان در فرایند ترک مراکز مراقبت
فرزندان در فرایند ترک مراکز یا اصطلاحاً «ترک مراقبت» با چالشها و مشکلات مختلفی روبرو هستند. این چالشها و مشکلات، آیندهی فرزندان را با بحرانهای فراوانی رو به رو کرده و توانمندسازی و استقلال آنها را تحت شعاع قرار میدهد. در این بخش برخی از مهمترین این مشکلات را با هم مرور خواهیم کرد:
- عدم آمادگی ذهنی برای ترک مراقبت
عموماً فرزندان تصوری از آینده و زندگی خارج از شبه خانواده را نداشته و از نظر ذهنی آمادگی لازم برای ترک مراقبت را ندارند. فرزندان در روزهای منتهی به ترک مرکز با تنشها و اضطرابهای بسیاری رو به رو میشوند. احساس سردرگمی در آنها کاملاً آشکار است و در نبود روابط امن و پایدار، احساس بیپناهی میکنند. این مشکلات در دوران پس از ترک مراقبت نیز ادامه مییابد تا جایی که یافتهها نشان می دهد، در ماههای اول ترک مرکز مشکلات سلامت روان افزایش مییابد.
- فقدان مهارت شغلی و بیکاری
فرزندان در بیشتر مراکز تا سنین ترک مراقبت، مهارت شغلی چندانی به دست نمیآورند. در بهترین حالت، آنها مدرک فنی و حرفهای دریافت میکنند که تخصصی برایشان به دنبال ندارد و اغلب مطابق میلشان هم نیست. فرایند اشتغال به ویژه اشتغال پایدار معمولاً طولانیمدت است و نیازمند کسب مهارت میباشد که با توجه به بیثباتی بازار، تورم و… آینده شغلی این فرزندان با مشکلات بزرگ تری مواجه میگردد.
اغلب فرزندان در آغاز نزد دیگران مشغول به کار میشوند. این گروه از فرزندان مستقلشده، همانند سایر همسالان خود و افراد تازهکار با مسائلی مانند درآمد پایین، فقدان تجربه برای مدیریت تنشها و روابط در محیط کار مواجه هستند. آینده این فرزندان با توجه به آنچه در مورد اشتغال پایدار در سنین پایین و در دورهی رکود اقتصادی گفته شد، با چالشهای فروانی رو به رو شده است.
- عدم دسترسی به مسکن با کیفیت و امن
یکی از مشکلات و چالشهای اصلی در فرایند ستقلال فرزندان، تدارک مسکن امن و مناسب است. با توجه به تورم اخیر مسکن در دنیا و کشورمان، بازار اجاره مسکن بسیار نابسامان بوده و آمارها حاکی از آن است که گاهی تا ۷۰ درصد درآمد یک خانواده صرف تامین مسکن میشود. لذا تهیه مسکن مناسب در چنین شرایطی با توجه به محدودیت منابع مالی در دسترس این فرزندان، امری دشوار است و ناگزیر با گزینههای محدود همراه میباشد.
کشورهای مختلف سازوکارهای متفاوتی برای اسکان فرزندان مستقلشده ارئه میدهند؛ از زندگی در خوابگاههای خودگردان گرفته تا اجاره اتاق با قیمتهای پایین و کمک هزینه رهن و اجاره.
اجاره یک خانه توسط چند نفر، ابتکار عمل دیگری است که فرزندان تازه مستقلشده از آن استفاده میکنند. با این حال مشکل مسکن در میان این جوانان زیاد بوده تا جایی که در برخی کشورها تجربه بیخانمانی بالایی در این گروه ثبت شده است. در ایران اما مساله عموماً به شکل اجاره مسکن در مناطق محرومتر و حاشیهی شهرها نمایان میشود. زندگی در حاشیهی شهرها ، تهیه مسکن به صورت اشتراکی و زندگی در پانسیونها اشکالی از اسکان فرزندان است که با پیامدهای ناگواری نیز همراه می باشد.
- ترک تحصیل
از دیگر چالشهای زندگی در مراکز شبه خانواده میتوان به ضعف تحصیلی و احتمال ترک تحصیل اشاره کرد. زندگی خوابگاهی و گروهی شرایط نابرابری برای پیگیری تحصیلی به وجود میآورد. زندگی در اتاقهای مشترک، نبود پشتیبان تحصیلی و محدودیت در دسترسی به اساتید مجرب بخشی از چالشهای تحصیلی فرزندان است. در کنار این محدودیتها بسیاری از مدیران و مربیان مراکز شبه خانواده نیز بر این باورند که فرزندان باید هرچه زودتر وارد بازار کار شوند و این نگرش خود چالشها را دو چندان می کند.
- فقر
فقدان حمایت خانواده، عدم دسترسی به اشتغال پایدار، ضرورت تامین هزینههای زندگی و مسکن در ابتدای جوانی مهم ترین چالشهای پیش روی این فرزندان است که زمینههای اصلی بروز فقر میباشد. آنها در ۱۸ سالگی و در شرایطی که بار مسئولیت زندگی بر دوششان است باید شغلی برای خود دستوپا کنند و تمامی هزینههای زندگی را تقبل کنند. این شرایط آنها را در شرایط شکنندهی اقتصادی قرار میدهد.