مژگان و پلی از جنس اراده
مژگان، از هفتسالگی در بهزیستی زندگی کرده بود و همیشه به خاطر عدم حضور در خانواده احساس تنهایی و افسردگی میکرد. با گذشت زمان و نزدیک شدن به موعد خروج از بهزیستی علیرغم اشتیاقی که به استقلال و زندگی در خارج از فضای محدود مرکز داشت ترس از آیندهای نامعلوم و تنهایی بر روی وجود او سایه انداخت. زمان موعود رسید و او در سن ۱۸سالگی مانند سایرین بدرقه شد تا زندگی جدیدی را به صورت مستقل آغاز کند.
خوشبختانه خیلی زود با بنیاد روشنا آشنا شد که در انجام بسیاری از کارها مثل تأمین مسکن و یافتن شغل به او کمک کرد. مژگان توانست به دانشگاه برود و در رشتهای که علاقه داشت به تحصیل بپردازد ولی در کنار تحصیل، برای تأمین هزینههای زندگی خود به عنوان فروشنده در یک فروشگاه کوچک کار میکرد. کارفرما و همکاران او انسانهای خوب و امنی بودند و اگرچه این نکته مهمی برای یک دختر با شرایط او بود، اما این کار در راستای علاقه و برنامهریزی او برای آیندهاش نبود و صرفاً مجبور به انجام آن بود تا درآمدی داشته باشد.
پس از فارغالتحصیلی از دانشگاه، مژگان با کمک بنیاد روشنا موفق به کسب شغلی در یک شرکت شده است که واقعاً به آن علاقه دارد. اما با این وجود، هنوز هم با مسائلی مانند درآمد پایین، احتمال تعدیل شدن از کار و هزینههای بالای زندگی مواجه است. او دوستان خوبی دارد ولی هیچیک از آنها در وضعیتی نیستند که اگر زمانی نیاز به حمایت یا پشتیبانی معنوی یا مالی داشته باشد بتوانند کمکی به او کنند. خود آنها هم به اندازه او درگیر مشکلات زیاد هستند. گرچه شرایط او از چند سال قبل بسیار بهتر شده و دلگرم به حمایت روشناست که او را تا این لحظه تنها نگذاشتهاند اما همواره جای خالی خانوادهای که با مامن گرم و حمایت خود او را از این نگرانیهای همواره کمی دور نگه دارند احساس میکند.
بیشتر بخوانید
کسب رتبه در مسابقه داستاننویسی
روایت پریسا، ثمره یک تلاش شیرین
مژگان همچنان امیدوار است. امیدوار به خدایی که پناه بیکسان است. امیدوار به عدالتی که به اعتقاد او باید در زندگی اجتماعی وجود داشته باشد. او از تلاش و ایمان پلی ساخته برای عبور از دریای ناامنی و سرگشتگی که تجربه کرده و رسیدن به شادی و موفقیتی که مستحقش است.
دستاوردهای مژگان در طول شش سال سپری شده از ترخیصش درخشان بوده. او یکی از پرتلاشترین فرزندان روشناست و به زعم ما هم آینده درخشانی پیش رویش است. برای او آرزوی موفقیت میکنیم و تنهایش نخواهیم گذاشت.