روایت پریسا، ثمره یک تلاش شیرین

ثمره‌ تلاش برای هر فردی یک طعم دارد، برای بعضی از آدم‌ها شاید کمی شیرین‌تر باشد. آدم‌هایی که با هزار سختی و دستان خالی کاری را شروع می‌کنند و خود به کارآفرینی در آن حرفه تبدیل می‌شوند. داستانی شبیه روایت پریسا، یکی از دختران ما در روشنای امید.همین چندسال قبل بود که با همراهی خیریه‌ای مرتبط با روشنای امید، مشغول کار در کارگاه خیاطی شد، آن‌روزها هیچ‌چیز از خیاطی نمی‌دانست، اما پیش رفت تا کم‌کم در حرفه‌ راسته‌دوزی ماهر شد. کمی بعد در همان خیاطی به‌شکل حرفه‌ای کار خیاطی را یاد گرفت و دیگر صفر تا صد هر لباسی را می‌دوخت.

حالا شاید شش‌سال از آن روزها گذشته باشد و پریسایی که در خیاطی هیچ مهارتی نداشت، مدتی است که با کمک روشنای امید کارگاه خود را راه انداخته و با چند همکارش در این کارگاه، هرروز سفارش‌های جدیدی می‌گیرد. خودش با اشتیاق از روزهایی می‌گوید که روزانه سفارش‌های دونه‌ای به‌دستش می‌رسید، اما حالا تعداد سفارش‌ها به هزار و چهارصد در ماه رسیده و در این مدت با برندهای مختلف هم همکاری داشته.

روایت پریسا، ثمره یک تلاش شیرین

بیشتر بخوانید
کسب رتبه در مسابقه داستان‌نویسی
برگزیدگان مسابقه عکاسی فرزندان روشنای امید به مناسبت روز جهانی عکاسی

اما همیشه رسیدن به موفقیت، نیاز به تلاش بیشتر دارد و ثمره‌ تلاش پریسا برای سفارش‌های بالا، به کمبود جا برای کار ختم شده. یعنی دیگر این فضای سی متری جوابگوی حجم بالای سفارش‌ها نیست. خودش از مشکل تامین سفارش‌ها می‌گوید: «گاهی پارچه‌هایی که سفارش دادیم به دست‌مان نمی‌رسد و مجبور می‌شویم خودمان صفر و صد کار را انجام دهیم»، و با همان آرامش در صدا اشاره می‌کند: «یعنی خودمان پارچه تهیه کنیم، برش بزنیم و طراحی و دوخت انجام دهیم که این هم به فضای کافی نیاز دارد و هم هزینه‌ این روش کار خیلی بیشتر خواهد شد. حتی از مالیات کار هم می‌ترسیم، اینکه چقدر باید مالیات پرداخت کنیم تا برند خودمان را راه اندازیم.»

اما با وجود تمام چالش‌های کاری این کارگاه، او زنی موفق است که با تلاش خود در این سال‌ها توانسته همچنان چراغ کارگاه خیاطی خود را روشن نگه دارد و علاوه بر آن، چهارنفر را هم به این مجموعه کوچکش اضافه کند که هم کمکش کنند و هم شغلی داشته باشند.

این مطلب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید!