یک خاطره خوش از یلدای روشنای امید

درآخرین پنجشنبه پاییزی سال ۱۳۹۴ آسمان پایتخت تکلیفش با خودش هم مشخص نبود. یخ زده بود اما بغضش را نمی‌شکست تا باران و برف را از گونه‌های سرمادیده‌اش جاری کند. درست در همین حال‌وهوا، ساختمانی که گرد «محبت» روی آن نشسته بود، در حوالی پل رومی میزبان مراسمی شد که برعکس هوای بلاتکلیف روزهای آخر پاییز، تکلیفش بی‌نهایت برای جمع‌کردن آدم‌ها دورهم مشخص بود

«مهربانی» انسان‌های متفاوت از مشاغل مختلف را زیر یک سقف جمع کرده بود تا در فاصله چندروز مانده به یلدا به پیشواز این جشن رفته باشند. جشنی که «روشنای امید» میزبان آن بود تا افراد بدسرپرست و بی‌سرپرست تحت‌پوشش این تشکل مجالی داشته باشند تا در ساختمان «مجتمع توانبخشی شهدای هفت‌تیر» به‌بهانه یلدا لحظاتی دغدغه‌های‌شان را بگویند و بشنوند. برای رسیدن به این گفت‌و‌شنود کافی بود از حیاط پاییزی ساختمان مجتمع توانبخشی هفت‌تیر عبور کرد تا رسید به سازه‌ای نوساز که بوی رنگ تازه‌اش طراوت نوشدنش را داد می‌کشید. ساختمانی که در آن چهره‌های شاخصی آمده بودند تا صدای گرمای احساس جوانانی را با گوش خودشان بشنوند که سال‌های سختی را سپری کرده‌اند. چهره‌هایی مانند علی ربیعی، وزیر کار، محسن بندپی، رییس سازمان بهزیستی، احمد دلبری، مدیرکل بهزیستی استان تهران و سیدتقی نوربخش، مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی و هنرمندانی مانند مصطفی زمانی، پوریا پورسرخ، الهام حمیدی و سحر قریشی آمده بودند تا جشن به‌یاد‌ماندنی یلدای 94 روشنای امیدی‌ها را بسازند.

فرهادِ شهرزاد سوژه داغ برنامه

«بیا بریم تو، اون پسره که نامزد شهرزاد بود آخرش هم به نامزدش نرسید، اون اومده». این را پسر جوان و خوش‌تیپی با صدای رسا به یکی از دوستانش می‌گوید که به دیوار تکیه زده و منتظر است. او با این لحن به سریال «شهرزاد» که اخیراً در شبکه نمایش خانگی با استقبال بی‌نظیری روبرو شده، اشاره می‌کند و مصطفی زمانی در آن نقش جوان عاشق‌پیشه‌ای را ایفا می‌کند که از ازدواج با دختر مورد‌علاقه‌اش جا مانده. حالا فرهاد سریال شهرزاد در چندمتری یکی از فرزندان روشنای امید ایستاده و او به ذوق تماشایش وارد سالن می‌شود. جا تنگ است. فشار جمعیت به اندازه‌ای شده که محمد سلوکی، مجری برنامه چندبار در گفت‌وگو با یکی از همراهانش در پشت‌صحنه نگرانی این را داشت که تمام جمعیت در سالن جا نشوند. 

آغاز یلدای امسال با سخنان مدیرعامل

کمی آن‌طرف‌تر اعضای هیئت‌مدیره مثل مادرها و با آب‌وتاب مشغول رتق‌و‌فتق امور جشن بودند. آنها تلاش زیادی کرده بودند تا این مراسم به بهترین شکل ممکن برگزار شود؛ تلاشی که درنهایت با روی سن‌رفتن سلوکی، تماشای رسمی آن آغاز شد و با توضیحات زهرا یاوری، مدیرعامل روشنای امید ادامه پیدا کرد. مدیرعامل روشنای امید به مهمانان، خیرین و فرزندان روشنا خوشامد گفت و در ارتباط با مضمون برگزاری این جشن توضیح داد: «ما اینجا جمع شده‌ایم تا از بزرگانی تقدیر کنیم که نعمت و برکت وجودشان زینت‌بخش محفل است. فرصت حیات، فرصت پررمز‌ورازی است. در عرصه کنش و واکنش‌ها، عرصه خلق و ابداع، عرصه هنرنمایی و نقش‌آفرینی و عرصه تلاش و کوشش اگر زنبور می‌تواند از شهد گل عسل تولید کند، ما نیز می‌توانیم به‌عنوان یک انسان برگزیده خلقت از لابه‌لای سختی‌ها، استواری، و ضعف‌ها را به توانایی و ناتوانی‌ها را به توانمندی تبدیل کنیم.»

یاوری از خیرین تشکر کرد و گفت: «این جمع صمیمی اینجا جمع شده تا بر تعهدی پافشاری کند که همه ما نسبت به یکدیگر داریم. هریک از ما می‌تواند با نقش‌آفرینی‌های خود این نهال نوپا را حمایت کند و از فرزندان عزیز خود انتظار داریم که سهم خود را در شکوفایی این نهال ایفا کنند.»

قدردانی از خیرین و داوطلبین

پس از صحبت‌های زهرا یاوری، نوبت مصطفی زمانی، بازیگر سینما و تلویزیون شد که از اعضای خیریه بابت فعالیت‌هایی که برای کودکان انجام دادند، تقدیر کند. بین تقدیر‌شدگان دکتران و مهندسانی مانند یارقلی، متوسلین، یاوری، شریف‌پور، حسام، امین‌زاده، سرانی‌آذر، جلالی و ارشد بودند که رایگان یا با کمترین هزینه به کودکان کمک می‌کردند.

سخنان وزیر درباره امید جوانان

در ادامه دکتر علی ربیعی، وزیر کار سخنان خود را این‌گونه آغاز کرد:« امید و اعتماد گوهر گمشده جامعه امروز است. اما من به شما قول می‌دهم، امید به موفقیت در این جامعه هیچگاه به‌این اندازه که امروز هست، نبوده و من به‌عنوان فردی که در دولت است، می‌گویم باید امید را در جامعه گسترش دهیم و به آینده بهتر امیدوار شویم. هر نسلی با الگوی ذهنی خودش زندگی می‌کند. گروه‌هایی در جامعه هستند که افراد با تبعیت از این گروه‌ها رفتارشان را شکل می‌دهند و من افتخار می‌کنم به این موضوع که بچه‌های ما در بهزیستی امید دارند.»

آقای وزیر که احساسش در میان کلامش پیدا بود، صدایش را کمی صاف کرد و ادامه داد:«ما باید به یکدیگر اعتماد کنیم. اعتماد گوهر کمرنگ‌شده جامعه کشور است. ما باید کنار هم بایستیم. دولت می‌گوید ما باید کنار شما قرار بگیریم و از خود شما کمک بگیریم. ما در برنامه اصلاحیه خواهیم داشت و باید خروجی بهزیستی را سروسامان دهیم. این تلاش را از ۸ماه پیش شروع کرده‌ایم. ساختارهایی مدنظر داریم برای بچه‌هایی که از بهزیستی خارج می‌شوند، همین‌طور رهاشده در جامعه نباشند و من تبریک عرض می‌کنم به کسانی که هیئت‌امنای روشنای امید بودند. باید حداقل نگران بچه‌های بهزیستی باشیم.»

فرزندان بهزیستی و زندگی اجتماعی

موضوع دیگر زندگی اجتماعی افراد بهزیستی بود که علی ربیعی آن را مطرح کرد و درباره آن به این شکل اظهار نظر کرد:«نباید بچه‌ها را زندانی کرد و مانند یک زندانی با آنها در بهزیستی رفتار کنند. درمان این بچه‌ها قرص خواب نیست که کسل شده و آن را در یک گوشه خواباند. باید از این بچه‌ها برای دیگر افراد و جامعه روحیه بسازیم تا ببینند در کتاب این بچه‌ها زندگی زیباتر است.»

یک خاطره خوش از یلدای روشنای امید

بیشتر بخوانید
روشنای امید در بهزیستی شهدای هفتم تیر به استقبال یلدا رفت
شب یلدا؛ همراه فرزندان روشنای امید

صحبت‌های کوتاه دوتا از فرزندان روشنای امید

پس از صحبت‌های ربیعی، مجری فرصت را برای دعوت از سفیران «روشنای امید» غنیمت شمرد تا آنها هم بتوانند دلیل حضورشان را برای فرزندان روشنای امید مطرح کنند. پوریا پورسرخ به‌عنوان سفیر مبارزه با دخانیات و الهام حمیدی به‌عنوان سفیر مهربانی همراه دو فرزند موفق ترخیص‌شده از بهزیستی به گفت‌و‌گو نشستند. نازنین و مجید که در زندگی موفقی داشته‌اند، هردو هم‌عقیده بودند که متأسفانه برخی از کارکنان بهزیستی برای پول به این کار می‌پردازند و برای‌شان بچه‌ها و آینده آنها مهم نیست. نازنین بر این عقیده بود که برخی از مددکاران به‌دلیل پولی که می‌گیرند برای انجام‌ وظیفه کار می‌کنند و درواقع بچه‌ها برای‌شان مهم نیستند. بعد از نازنین، مجید تعریف کرد که پیش از این‌که وارد جامعه شود، در بهزیستی طوری زندگی بیرون مطرح شده بود که هیچ‌وقت فکر نمی‌کردند بتوانند زندگی درستی راه بیندازند؛ به‌همین دلیل بیشتر بچه‌ها که از بهزیستی ترخیص می‌شوند آماده یک زندگی بیرونی و مستقل نیستند. در گفت‌وگوی این چهار نفر، بحث به وام ۱۴میلیون تومانی که بچه‌ها هنگام ترخیص می‌گیرند، رسید که تمامی افرادی ترخیص‌شده که در جشن نشسته بودند به این مبلغ اعتراض کردند. مسئولین روشنای امید در پاسخ به این اعتراضات وعده دادند که درباره این مشکلات در جلسات مختلف بحث خواهد شد و به نارضایتی فرزندان رسیدگی خواهد شد.

پس از نشست این چهارنفر، کیک یک‌سالگی روشنای امید را آوردند و همه کنار هم با فرزندان روشنای امید، شب یلدا و یک‌سالگی روشنای امید را جشن گرفتند.

شمع کیک یک سالگی «روشنای امید» خاموش شد تا دغدغه برای این جوانان همچنان روشن باشد. مثل ابرهای آخرین پنجشنبه پاییزی که همچنان در بعدازظهر هم امید باران را در دل‌شان نشانده بودند. 

این مطلب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید!