از مراقبت تا کجا؟ دسترسی به مسکن پس از ترکمراقبت
این گزارش براساس یافتههایی از افرادی است که سیستم مراقبت را ترک کردهاند و برای یافتن مکانی بهاسم خانه وارد راهروها و فرایندهای پیچیده شدهاند. آنها ملک اجارهای خود را از دست دادهاند، بیخانمان شدهاند، به منافعی دست یافتهاند، جایگاهشان را در دانشکده از دست دادهاند، سلامت روانشان را از دست دادهاند و نتوانستهاند منابع مالی خود را مدیریت کنند.
هرچند این جوانان شدیداً بهبودپذیرند. به دانشکده خود بازگشتهاند، شغلی یافتهاند، دوستان جدیدی پیدا کردهاند و مهارتهایی را که برای مدیریت ملک اجارهایشان نیاز داشتند، یاد گرفتهاند. آنها پشتکار داشتهاند.
مقدمه
افراد پس از ترکمراقبت با چالشهای بسیاری برای اسکانی پایدار مواجه میشوند و متصدیان امر هم تلاش بسیاری برای حمایت از آنها میکنند. افراد زیادی پس از ترکمراقبت مجبور میشوند در شرایط نامناسبی زندگی کنند و شبها در جاهای سختی بخوابند. مشکلات با بازار مسکن، کسری منابع برای اسکان و آمادگی عاطفی و عملی جوانان برای زندگی مستقل همگی روی آینده افراد پس از ترکمراقبت تأثیر میگذارد.
در حالیکه فرایندهایی برای چیرهشدن بر این چالشها وجود دارد، این تحقیق نشان داده که گاهی چنین فرایندهایی شکست میخورند. افرادی که ترکمراقبت کرده و در این تحقیق شرکت کردهاند اغلب با گذاری ناگهانی به استقلال مواجه شدهاند و برای زندگی مستقل خود احساس ناآمادگی داشتهاند. بسیاری برای مدیریت کرایه خانه خود آماده نبودند، بهویژه در پرداخت صورتحسابها و برنامههای مالی. آنها تحصیلات خود را رها کردند، شبکههای حمایتی را از دست دادند، در وضعیت اسکانی با کیفیت پایین و مکانهای ناامن قرار گرفتند و تنهایی و انزوا را تجربه کردند. در حالیکه برنامههای مسیر استقلال جوانان حین ترکمراقبت ابزاری با هدف آمادهسازی برای زندگی مستقل است، آنها و مسئولین مربوطهشان همگی موافقند که میتوانست بسیار مؤثرتر باشد.
مقامات محلی در ارائه حمایت به این افراد بهطور مداوم با چالشهایی پیچیده مواجهند. مسئولین ترکمراقبت هم با ظرفیتی کاهشیافته، با میزان کار روبهافزایشی مواجهند که سبب میشود افراد حین ترکمراقبت بهاندازه موردنیازشان حمایت دریافت نکنند. هردو آییننامه مشترک بین مقامات اسکان و توافقات دوجانبه بین مناطق هم میتواند چیزهایی را که آنها بهدست میآورند، محدود کند. دسترسی به بخش خصوصی دررابطه با اجاره هم بهشدت دشوار است. وامهای مسکن همیشه هزینه اجاره را پوشش نمیدهد و وقتی فرد پس از ترکمراقبت 22ساله میشود، تازه باید برود در صف مستمری مسکن.
البته در سالهای اخیر چندین تغییر مثبت در سیاستها رخ داده تا از جوانها پس از ترکمراقبت محافظت کند. «ماندن در مراکز» و افزایش دوره آمادهسازی تا سن 25سال، که بیشتر باید به آنها توجه کرد. در حالیکه سایر جوانان در بزرگسالی هم حمایت والدین خود را دارند، دولت باید مطمئن شود که افراد پس از ترکمراقبت تمام حمایتهای لازم را دریافت میکنند. پیشنهادهای ما مناطقی را برجسته میکند که حمایت در راستای تعهد دولت برای والدگری مناسب باید در آن بیشتر شود.
توقعات غیرواقعگرایانه درباره زندگی پس از مراقبت
زمان سپریشده تحتمراقبت مقامات محلی بر شکل موفقیت افراد در زندگی مستقل و پس از ترکمراقبت اثر میگذارد. دلایل ورود به سیستم مراقبت هم پیوسته اثری طولانیمدت دارد؛ اکثریت کودکانی که وارد سیستم مراقبت میشوند بهخاطر تعرض یا اهمال است.
هم افرادی که ترکمراقبت میکنند و هم مددکاران و متولیان احساس کردند توقعات غیرواقعگرایانه درباره زندگی مستقل مانعی بر سر گذاری موفق بوده. برخی هیچ درک واضحی نداشتند که اجاره باثبات خانه، پرداخت اجارهخانه یا ثبتنام برای وام یعنی چه. بسیاری از افرادی که ترکمراقبت کرده بودند صرفاً هیجان داشتند که استقلال بیشتری دارند و از دست مراکز نگهداری و مددکارانشان رها شدند. هرچند همانها هم تصدیق کردند که آماده نشده بودند و واقعاً نمیدانستند زندگی مستقل شامل چه چیزهایی میشود.
برنامهریزی ناکافی
برخی از افرادی که ترکمراقبت کرده بودند بهطور فعال حس نمیکردند در تصمیمگیری درباره مسکنشان درگیر شده باشند. در حالیکه متولیان گزارش کردند که بحثها درباره ترکمراقبت معمولاً وقتی شروع میشود که جوان 16ساله است، برخی از این جوانها نه وارد این بحثها شده بودند و نه آن را فهمیده بودند. برنامهریزی مسیر برطرفکردن نیازهای افراد را برای ترکمراقبت مستند میکند.
هرچند، برخی از افرادی که مصاحبه کردند بهطور فعال درگیر تهیه برنامههای مسیرشان نشده بودند، و حتی هیچکدامشان نمیدانستند محتوایش چیست و چطور میتوان به آن دسترسی داشت.
ترک تحصیل
جوانی که ترکمراقبت میکند کمتر از جوانان همتای خود میل به تحصیل، کار یا آموزش دارد. طی سالهای 2015 و 2016، میزان 40درصد افراد 19 تا 21سالهای که ترکمراقبت کرده بودند درگیر تحصیلات، کار یا آموزش نبودند. بااینکه قابلقیاس نیست، ولی درصد این افراد در 18 تا 24سالگی در همان سالها بهطور میانگین کمتر از 16درصد بود.
تحقیق ما نشان میدهد که حرکت بهسمت استقلال اغلب با چیزی همزمان میشود که یکی از مشارکتکنندگان آن را «زمان بحران» در تحصیلات نامید، چراکه 18سالگی هم زمان ترک مراقبت و هم ترک مدرسه است. بهطور نگرانکنندهای، برخی از این افراد پیش از تکمیل تحصیلات مدرسه خود مراقبت را ترک کردهاند. دلیل ترک تحصیل اغلب بهخاطر دورشدن از مؤسسه آموزشی قبلی رخ میدهد که بر حضورشان تأثیر میگذارد.
مسکن اجتماعی
در دسترسبودن مسکن اجتماعی در مناطق متفاوت فرق میکند. مسکن اجتماعی نوع مسکنی با بیشترین کمبود است. مسکن اجتماعی قابلتأمین سالبهسال کاهش یافته و در سالهای 2015 و 2016 برای اجاره امور اجتماعی تنها 6800 واحد قابلتأمین وجود داشته که در مقایسه با سالهای 2010 و 2011 که این میزان 39.560 واحد بوده، کاهش چشمگیری داشته.
اسکان تحتحمایت
بیشتر مقامات محلی برنامههای اسکان را در شکلهای متفاوتی تحتحمایت داشتهاند؛ اتاقخوابهایی با تسهیلات مشترک، آپارتمانهای یکخوابه با امکانات کامل، سوییتهایی با دسترسی 24ساعته، آپارتمانهایی با دسترسی روزانه یا شبانه. در سال 2016، دهدرصد افراد پس از ترکمراقبت و بین 19 تا 21سال در مسکنهای انتقالی نیمهمستقل زندگی میکردند.
برای بسیاری از مشارکتکنندگان در این تحقیق، اسکان تحتحمایت مرحلهای برای پیشرفت بوده تا به اسکان کاملاً مستقل برسند. این تحقیق اظهار میکند که اسکان تحتحمایتی که به این افراد ارائه شده، ازنظر کیفی و پایداری بسیار متفاوت بوده. برخی تجربیات خوبی در این موضوع نداشتند.
مسکن اجارهای خصوصی
بافرض کمبود سایر اسکانها و طولانیشدن فهرستهای انتظار، اسکان خصوصی ببهشدت روبهرشدی اهمیت پیدا میکند. هرچند، موانعی وجود دارند که جلوی افراد را از دسترسی به اسکان خصوصی میگیرند. صاحبخانهها چندان با آییننامهها همراهی نمیکنند و بنابراین مبلغ اجارهها از بخش اسکان اجتماعی بسیار بالاتر است. بسیاری از صاحبخانهها اجاره را از پیش میخواهند و مبلغی هم برای رهن مطالبه میکنند که بهخصوص برای افرادی که ترکمراقبت کردهاند و حامی مالیای از خانوادهشان ندارند، دشوار است. در مناطقی که هزینهها بالاتر است، برنامههایی برای وام رهن خانهها و ضامن ارائه میشود. به افرادی که ترکمراقبت میکنند 2000پوند هم مستمری برای خرید اقلام ضروری زندگی پرداخت میشود.
تجربه بیخانمانی
برخی از افراد پس از ترکمراقبت بهطور نگرانکنندهای بیخانمانی را تجربه کردهاند. مشارکتکنندگان درباره تأثیری که این موضوع روی سلامت روان و احساس امنیتشان و تأثیر بیشتری روی افرادی که از آنها حمایت میکردند، داشته گفتهاند. دونفر بیش از یکسال همهجاخوابی (sofa surfing) را تجربه کردهاند.
زندگی در جاهای پرمخاطره یا بیخانمانی بهاین معنا بوده که جوانها قادر نبودند با زندگیشان همراه شوند، زیرا نمیدانستند فردا چهچیزی در انتظارشان است.
ترکمراقبت موفق
برخلاف این موارد، برخی از افرادی که ترکمراقبت کردهاند هم، با وجود مشکلات سر راهشان، به نتایج خوبی رسیدهاند. چالشهایی که پیش روی آنها بوده و بر آنها فائق آمدهاند بهاین معناست که با بهبودپذیریشان به بلوغ رسیدهاند.
اگر به این جوانها اجازه داده شود در محیطیهایی تحتحمایت ریسکهای مثبت بکنند، آنها را قادر میکند بهبودپذیر شده و اعتمادبهنفس بهدست بیاورند. داشتن حمایت درست برای این موضوع اهمیت بالایی دارد و تضمین میکند که جوان امنیت خودش را بهدست آورده و از ریسکهای خطرناک دوری میکند.
بیشتر بخوانید
چالش اسکان امن، مانع بزرگ دانشجویان بدسرپرست برای ادامه تحصیل در دانشگاه
ضرورت اسکان امن در فرایند توانمندسازی فرزندان مستقلشده از مراقبت خوابگاهی
پیشنهادها
ترکمراقبت مسئولیت والدین حقوقی است. در حالیکه جوانان در خانواده تا دوران بزرگسالی از حمایت والدین خود بهرهمندند، دولت باید تضمین کند که افراد پس از ترکمراقبت هم حمایتهای موردنیازشان را دریافت میکنند.
بایدهای دولت
- معافیت جوانان زیر 21سال پس از ترکمراقبت از مالیاتهای خانگی.
- اصلاح قانون بیخانمانی برای افزایش اولویتها برای ترکمراقبت تا سن 25سالگی.
- حذف بیخانمانی عامدانه برای تمام افرادی زیر 21سال پس از ترکمراقبت.
- معافیت جوانها از اسکان اشتراکی تا سن 25سالگی پس از ترکمراقبت.
- ایجاد برنامهای برای هزینههای رهن افراد پس از ترکمراقبت تا بتوانند به مسکن خصوصی دسترسی داشته باشند.
- رسیدگی به تمام عواید مربوط به ترکمراقبت از 8هفته پیش از سن 18سالگی برای تضمین دریافت بهموقع مستمریها.
- یکیکردن قانون کودکان با قانون بیخانمانی تا همه افرادی که ترکمراقبت کردهاند (نهفقط آنها که بهعنوان بیخانمان ارزیابی شدهاند)، دستکم تا 2سال واجد شرایط ارتباط با شوراهای شهری و محلی شوند.
برای مطالعه مقاله بهزبان انگلیسی اینجا کلیک کنید.
انتهای پیام