تجدید دیدار با فرزندان در پارک لاله

انگار که منتظر دعوت بودند. مدت‌ها بود با هم جایی جمع نشده بودیم. شاید دو سال. شاید سه سال. آخرینش شاید سال پیش از کرونا بود. حالا، روزهای تقویم کمک‌مان کرد تا بهانه‌ای جور کنیم و کنار هم جمع شویم. روز دانش‌آموز، روز فرهنگ عمومی و روز میانه‌ پاییز، سه‌روز پشت‌هم در تقویم بود که دخترها و پسرهای روشنای امید را به پارک لاله دعوت کنیم و با وجود هوای بارانی و تقریباً خنک پاییزی در فضای باز این پارک و طبیعت آن ساعاتی را با هم بگذرانیم. طی یکی دو ساعت تعداد فرزندان بیشتر و بیشتر می‌شد و تا ظهر پذیرای حدود 40فرزند بودیم. آن‌هم بعد از چندسال.

پس از جمع‌شدن فرزندان، محمد میرزایی، دقایقی را درباره رساله «ضیافت» افلاتون، رابطه‌ انسان‌ها و ظهور عشق در روابط صحبت کرد. سپس گروهی از فرزندان نیم‌ساعتی را در پیست پارک دوچرخه‌سواری و گروهی دیگر والیبال بازی کردند. و درنهایت، ضیافت ما و فرزندان حوالی ساعت 3بعدازظهر، با جمع‌آوری پسماندهای انباشته‌شده – به‌پاس ارج‌نهادن بر فرهنگ عمومی و میزبان‌مان، پارک لاله- و یک عکس یادگاری به‌پایان رسید.

این مطلب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید!