گزارشی از حضور مهمانان در بازارچه عیدانه «بهارونه»

در روزهای برگزاری بازارچه «بهارونه»، مهمانان زیادی از بین افراد سرشناس به بازدید از جشنواره روشنای امید آمدند که بخشی از گپ‌وگفت‌مان را با آنها به حضور شما می‌رسانیم. از مهمانان‌مان دوتا سؤال پرسیدیم. یکی، هجده‌سالگی شما چگونه بود؟ و دوم اینکه، در برخورد با فرزندان سازمان بهزیستی چگونه رفتار می‌کنید؟

غلامرضا کاظمی دینان: برون آی از این دخمه ظلمانی

حضور مغتنم و ارزشمند یکی از بزرگان عرصه روابط‌عمومی کشور و پیشکسوت رسانه و ارتباطات در «جشنواره بهارونه»، برای داوطلبان جوان و روابط‌عمومی روشنای امید فرصت بسیار خوبی را فراهم کرد تا با این بزرگوار در زمینه یک مشکل اجتماعی و یک درد ناگفته یا کمتر گفته‌شده همکلام شویم. از خدماتی که روشنای امید به فرزندان مستقل‌شده از سازمان بهزیستی کشور ارائه می‌کند با او گفتیم و مشکلات فرزندان را با او در میان گذاشتیم. روحیه خوب و تأکیدش بر داشتن حال خوب، شادی و نشاط و آرامش درونی در همان لحظات اولیه مصاحبه به ما انرژی مضاعف داد.

کاظمی دینان صحبت‌های خود را این‌گونه آغاز کرد: «به‌نام خداوند آگاهی‌ها و خدای آگاه. خوشحالم از این‌که به این جشنواره دعوت شدم. مسئله جوانان بسیار اهمیت دارد و متأسفانه شاهد این هستیم که در جامعه به آنها اهمیت زیادی داده نمی‌شود و به آنها ارزش زیادی داده نمی‌شود. به جوانان چندان اجازه خودنمایی نمی‌دهند و این اتفاقات خوب نیست. ذهن جوانان باید تقویت شود، خلاق باشد و ایده‌پردازی کنند، متأسفانه جوانان اکثراً منفی‌نگر شده‌اند و ذهن‌ها بسته‌ است. مجتبی کاشانی شاعر معروف می‌گوید: ذهن ما زندان است، ما در آن زندانی، قفل آن را بشکن، درِ آن را بگشای و برون آی از این دخمه ظلمانی.»

گزارشی از حضور مهمانان در بازارچه عیدانه «بهارونه»

غلامرضا کاظمی دینان

دکتر کاظمی دینان در ادامه گفت: «جدا از بحث کلان جامعه، رسانه‌ها نقش بسیار مهمی در بیرون کشیدن جوانان از این دخمه ظلمانی دارند، آگاهی‌بخشی به جامعه و افکار عمومی بسیار اهمیت دارد. داناشدن جامعه یعنی توانمندشدن جامعه. جامعه توانمند هم جامعه شادی خواهد بود. نقش روابط‌عمومی و رسانه، همان اطلاع‌رسانی و آگاهی‌بخشی است. همان کاری که پیامبر بزرگ اسلام انجام دادند.»

شهردار تهران: توانمند‌سازی را محور قرار دهید

پیروز حناچی، شهردار تهران با حضور در «جشنواره بهارونه» از غرفه‌های این رویداد خیریه بازدید کرد و از نزدیک با خیّرین، داوطلبان جوان، غرفه‌داران و کارآفرینان حاضر در این بازار هم صحبت شد.

شهردار تهران با حضور در جایگاه مهمانان ویژه با ما همکلام شد و در پاسخ به این سؤال که فرزندان مستقل‌شده از سازمان بهزیستی چه خدماتی باید از جامعه دریافت کنند و نقش خیریه‌ها و سازمان‌های مردم‌نهاد در این میان چیست، تصریح کرد: «به عقیده من، همه مردم باید توانمندسازی را محور قرار دهند. از همه خیریه‌ها می‌خواهم به کمک‌های حرفه‌ای روی بیاورند و از مردم بخواهند به توانمندسازی این جوانان فکر کنند، نه‌فقط جوانانی که از سازمان بهزیستی مستقل می‌شوند، بلکه همه جوانان باید در عرصه توانمندسازی وارد شوند.»

گزارشی از حضور مهمانان در بازارچه عیدانه «بهارونه»

پیروز حناچی

حناچی ادامه داد: «جوانان باید روی پای خود بایستند. در حرفه‌ای خاص متخصص باشند. لزوماً مدرک دانشگاهی منظورم نیست. بسیاری از آسیب‌های اجتماعی در صورت توانمندسازی یک جامعه هدف خاص، از بین می‌رود. باید به این جوانان ماهیگیری یاد داد و هدیه‌دادن ماهی زیان‌آور است.»

بابک کریمی: کار شما سخت، اما مسیر روشن است

بابک کریمی بازیگر و هنرمند گرامی، دیگر مهمان روشنای امید در «جشنواره بهارونه» بود. او با تاکید بر اهمیت ورود دولت در عرصه خدمت‌رسانی به فرزندان مستقل‌شده از سازمان بهزیستی کشور، تصریح کرد: «امیدوارم روزی برسد که این جوانان فقط برای داشتن شغل مناسب مثل بقیه شهروندان تلاش کنند و درس بخوانند. نه این‌که با کوهی از مشکلات دست‌وپنجه نرم کنند.»

بابک کریمی گفت: «یک امر بسیار مهم برای جامعه هدف روشنای امید ایرانیان، واژه مهم و کلیدی استعدادیابی است. از طرفی شما باید همزمان به این جوانان انگیزه بدهید و به آنها رشته‌های تحصیلی مختلف و مشاغل خاص را معرفی کنید، آنها از طرفی باید استعدادیابی شوند از طرفی باید با عرصه‌های مختلف زندگی آشنایی داشته باشند، کار شما خیلی سخت است اما مسیر آن روشن است و مشخص. اگر استعدادیابی را ب درستی انجام دهید، بعد از آن انرژی کمتری و هزینه کمتری هم صرف می شود.»

گزارشی از حضور مهمانان در بازارچه عیدانه «بهارونه»

بابک کریمی

کریمی درباره شکل رفتار با فرزندان سازمان گفت: «در رشته ما تجربیات زندگی خیلی مهم است. اتفاقاً از جوانانی که در رفاه بوده‌اند چندان خوشم نمی‌آید، حتی شاید انتخاب من برای بازیگری همان جوانی باشد که تجربیات عجیبی در زندگی خود داشته است. استعدادیابی حرف اول و آخر را می زند و مهم است نه این که از کجا آمده باشد و که باشد.»

نیکی مظفری: 18 سالگی برای من بحرانی گذشت

نیکی مظفری، همراه جوان و هنرمند روشنای امید در عرصه تئاتر و سینما، دیگر مهمان ویژه «جشنواره بهارونه» بود. این بازیگر درباره 18سالگی و خاص‌بودنش به ما گفت: «ما برای رسیدن به اهداف خود ایده‌هایی داریم و برنامه‌ریزی می‌کنیم اما همیشه اتفاقاتی رخ می‌دهند که ما را دچار ناهماهنگی می‌کند. 18سالگی برای من سنی برای فراغت از دبیرستان و ورود به دانشگاه و کنکور بود، سن گواهینامه‌گرفتن، دانشگاه‌رفتن، مستقل‌شدن و برنامه‌ریزی برای خیلی از اتفاقات. من در تولد 18سالگی خود، مادرم را کنار خودم نداشتم. این سن برای من خیلی بحرانی گذشت و برایم خاص بود و پیچیده. خداوند به من کمک کرد و من تلاش کردم تا از دل این بحران بگذرم و خود واقعی‌ام را پیدا کنم. بخشی از وجود من، تا ابد دلتنگ است. روزی هم که متوجه شدم، شعار روشنای امید هم این است که «18سالگی فرق داره» متوجه شدم که این موضوع واقعاً اهمیت دارد.»

گزارشی از حضور مهمانان در بازارچه عیدانه «بهارونه»

نیکی مظفری

مظفری درباره مواجهه با فرزندان سازمان بهزیستی گفت: «هیچ فرقی ندارد، همه آدم‌ها با هم برابرند. مهم این است که در آن لحظه از آنها چه استعدادی ببینم. مهم این است که ویژگی‌های حرفه‌ای آدم‌ها را بررسی کنم. اتفاقاً باید حمایت کنیم اما به‌صورت حرفه‌ای و درک کنیم که این عزیزان چه روزگاری با پشت سر گذاشته اند. باید به تلاش آنها احترام گذاشت و بیش از پیش از آنها حمایت کرد.»

روزبه حصاری: 18سالگی یعنی احساس خلاء

یکی از مهمانان دوست‌داشتنی در «جشنواره بهارونه» روشنای امید، روزبه حصاری بود که با حضور گرم و صمیمانه خود، از این رویداد بزرگ و مردمی حمایت کرد. با او همکلام شدیم و از این هنرمند جوان و آگاه، درباره 18سالگی و فرزندان مستقل‌شده از سازمان بهزیستی پرسیدیم. او در این‌باره گفت: «من به 18سالگی خودم، بعد از 18 سالگی فکر کردم. در نسلی که به دهه 60 معروف است، آن‌قدر تغییرات باشتاب اتفاق افتاد و آن‌قدر مجبور بودیم لحظه‌ای تصمیم بگیریم که واقعاً متوجه گذر ایام نشدیم. انتخاب رشته و تعیین مسیر در آینده و ادامه راه، خیلی پیچیده بود. باید در 17سالگی تصمیم می‌گرفتم که چه رشته‌ای بخوانم، جامعه برای علوم انسانی و هنر ارزش زیادی قائل نبود و بعدها در آستانه 20سالگی به 18سالگی فکر کردم که چقدر لازم داشتم آدم‌های اطرافم به من مشاوره بدهند و مرا راهنمایی کنند. واقعاً در 20سالگی عمیقاً احساس خلاء می‌کردم. هنوز هم دوستانی را می‌بینم که به‌خاطر یک تصمیم اشتباه در 18‌سالگی زندگی خود را تباه کرده‌اند. این خلاء آگاهی و بحران هویت و تصمیم‌گیری هنوز هم حتی در دهه چهارم زندگی بعضی از دوستانم دیده می‌شود.»

گزارشی از حضور مهمانان در بازارچه عیدانه «بهارونه»

روزبه حصاری

حصاری درباره برخورد با فرزندان مستقل‌شده از سازمان بهزیستی گفت: «ما انسان‌ها، وقتی می‌خواهیم به سؤال جواب بدهیم، با کاراکتر یا شخصیت ایده‌آل خودمان جواب می‌دهیم. شناخت ایده‌آل من می‌گوید که نه! هیچ فرقی نخواهد کرد و من بدون هیچ تبعیضی رفتار خواهم کرد. من در جامعه‌ای به‌عنوان یک شهروند تنفس می‌کنم که متأسفانه خیلی سریع یک رفتار حرفه‌ای با یک ترحم نابجا عوض می‌شود یا شاید حتی برعکس! کار من هنرمند این است که برای چنین جوانانی وقت بگذارم و پای صحبت آنها باشم. حداقل به‌اندازه یک مشاوره در خدمت‌شان باشم! سعی می کنم تبعیضی قایل نشوم.»

فرورتیش رضوانیه: رسم زندگی کردن را به ما نیاموختند

فرورتیش رضوانیه یکی از مهمان‌های روز اول «جشنواره بهارونه» روشنای امید بود. این طنزنویس با حضور خود پای صحبت مسئولین این بنیاد خیریه نشست و از مشکلات فرزندان مستقل‌شده از سازمان بهزیستی کشور مطلع شد. رضوانیه در پاسخ به پرسش اول ما گفت: «حقیقت این است که اصلاً به سن خاصی فکر نکرده‌ام. واقعاً برای من مهم نبود که قبل یا بعد از 18سالگی چه اتفاقی رخ می‌دهد. رسانه‌ها در جامعه ما نقش مهمی دارند و اطلاعات ما از طریق همین رسانه‌ها به‌روز می‌شود. همیشه روی موجی سواریم که این رسانه‌ها مشخص می‌کنند. و اصلاً نشد که در چنین سنی فکر کنیم و برای آینده خود به‌درستی برنامه‌ریزی کنیم. همان‌کارهایی را کردیم که جامعه برای من تعیین کرده بود و این خیلی تلخ است. مجردبودن، مستقل‌شدن، زندگی در یک شهر دیگر، اینها همه هنجار و ناهنجارهای مختلفی بودند و هستند. مهارت‌آموزی اتفاق نیفتاد، حتی خیلی‌ها مستقل‌شدن را خوب نمی‌دانستند و این برای یک جوان بسیار سخت است. راه‌و‌رسم زندگی‌کردن را به ما نیاموختند. همین موضوع درباره جوانی که از نعمت داشتن پدر و مادر محروم بوده، بسیار جدی‌تر می‌شود. باید به این جوانان در چنین سن مهمی کمک حرفه‌ای کرد. نباید فقط پول داد، باید حرفه‌ای کمک کرد. باید ماهیگیری آموخت و تور ماهیگیری را تهیه کرد نه این‌که به‌جای آن ماهی بخریم و برای‌شان طبخ کنیم.»

گزارشی از حضور مهمانان در بازارچه عیدانه «بهارونه»

فرورتیش رضوانیه

فرورتیش رضوانیه این‌گونه ادامه داد: «در چنین شرایطی اصلاً نمی‌شود و نباید نسبت به کسی که در بهزیستی بوده، نگاه بدی داشت. هر کسی ممکن است مشکل داشته باشد، مثلاً هر کسی می‌تواند معلول باشد. کسی که روی ویلچر نشسته، معلول است اما می‌تواند کارش را انجام دهد چون ابزارش را در اختیار دارد. باید به همه احترام گذاشت و تبعیض در این میان هیچ جایگاهی ندارد. اگر تأثیری در رفتار من بگذارد، مصداق بارز نژادپرستی است. نژادپرستی فقط به رنگ و پوست مربوط نمی شود. انسان‌ها با هم برابرند. این همه جرم را چه کسانی مرتکب می شوند؟ جوان‌هایی که پدر و مادر داشته‌اند و به‌ظاهر زندگی سالم و خوبی داشته‌اند، مرتکب جرم نمی‌شوند؟ نه! هیچ ربطی ندارد و در رفتار من هم تأثیری نخواهد گذاشت.

انتهای پیام

این مطلب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید!